معنی صفحه ۱۹ عربی دهم انسانی
صِناعَهُ التَّلمیعِ فی الْأَدَبِ الْفارِسیِّ
آرایۀ دو زبانگی (صنعت تلمیع) در ادبیات فارسی
۱- إنَّ اللُّغَهَ الْعَرَبیَّهَ لُغَهُ الْقُرآنِ وَ الْأَحادیثِ وَ الْأَدعیَهِ فَقَد اسْتَفادَ مِنهَا الشُّعَراءُ الْإیرانیّونَ وَ أَنشَدَ بَعضُهُم أَبیاتاً مَمزوجَهً بِالْعَرَبیَّهِ وَ الْفارِسیَّهِ وَ سَمَّوها بِالْمُلَمَّعِ؛
معنی: زبان عربی زبان قرآن و احادیث و دعاهاست که شاعران ایرانی از آن استفاده کردهاند و برخی از آنان ابیاتی آمیخته به عربی سرودهاند که آن را دو زبانه (ملمَّع) نامیدهاند.
۲- لِکَثیرٍ مِنَ الشُّعَراءِ الْإیرانیّینَ مُلَمَّعاتٌ، مِنهُم حافِظٌ الشّیرازیُّ وَ سَعدیٌّ الشّیرازیُّ وَ جَلالُ الدّینِ الرّومیُّ الْمَعروفُ بِالْمَولَویِّ.
معنی: بسیاری از شاعران ایرانی ملمّع دارند، از آن جمله حافظ شیرازی، سعدی شیرازی و جلال الدین رومی معروف به مولوی.
مُلَمَّعُ حافِظٍ الشّیرازیِّ لِسانِ الْغَیبِ
معنی: ملمّع حافظ شیرازی لسان الغیب
۴- از خون دل نوشتم نزدیک دوست نامه *** إنّی رَأَیتُ دَهْراً مِنْ هَجْرِکِ الْقیامَه
معنی بخش عربی: من روزگار را از دوری تو همچون قیامت)به شکل قیامت( دیدم.
۵- دارم من از فِراقش در دیده صد علامت *** لَیْسَتْ دُموعُ عَینی هٰذی لَنا الْعَلامَه؟
معنی بخش عربی: من از دوریِ او در چشمم صد نشانه دارم. آیا این اشکهای چشمم نشانه نیست؟!
۶- هر چند کازمودم از وی نبود سودم *** مَنْ جَرَّبَ الْمُجَرَّب حَلَّتْ بِهِ النَّدامَه
معنی بخش عربی: هر قدر آزمایش کردم از آن سودی نبردم. هرکس آزموده را بیازماید؛ پشیمان میشود.
۷- پرسیدم از طبیبی احوالِ دوست گفتا *** فی بُعْدِها عَذابٌ فی قُربِهَا السَّلامَه
معنی بخش عربی: از طبیبی حال دوست را پرسیدم و گفت: در دوریاش عذاب و در نزدیکیاش سلامت است.
۸- گفتم ملامت آید گر گِرد دوست گردم *** وَاللّٰه ما رَأَیْنا حُبّاً بِلا مَلامَه
معنی بخش عربی: گفتم مایۀ سرزنش است اگر گرد دوست بگردم. سوگند به خدا عشقی بدون سرزنش ندیدهایم.
۹- حافظ چو طالب آمد جامی به جان شیرین *** حَتّیٰ یَذوقَ مِنْهُ کَأْساً مِنَ الکَرامَه
معنی بخش عربی: حافظ مانند خواستارِ جامی به قیمتِ جان شیرین آمد، تا از جامِ کرامت بچشد.