پاسخ درس چهار عربی یازدهم صفحه 51


معنی صفحه ۵۱ درس چهارم عربی یازدهم

معنی صفحه ۴۴ درس چهارم عربی یازدهم

۱۰- «رُبَّ کَلامٍ کَالْحُسامِ»
معنی: «چه بسا سخنی مانند شمشیر باشد».

۱۱- وَ رُبَّ کَلامٍ یَجلِبُ لَکَ الْمَشاکِلَ. 
معنی: و چه بسا سخنی که برایت مشکلات بیاورد.
«فَکِّرْ ثُمَّ تَکَلَّمْ تَسلَمْ مِنَ الزَّلَلِ» 
معنی: «فکر کن، سپس سخن بگو تا از لغزش در امان بمانی».

۱۲- یَجِبُ عَلَی الْإنسانِ الِاجْتِنابُ عَنْ ذِکْرِ الْأقوالِ الَّتی فیهَا احْتِمالُ الْکِذْبِ.
معنی: انسان باید از ذکر سخنانی که در آن احتمال دروغ هست دوری کند.
«لا تُحَدِّثْ بِما تَخافُ تَکذیبَهُ.» 
معنی: «چیزی را نگو که از تکذیبِ آن می‌ترسی».

۱۳- طوبیٰ لِمَنْ لا یَخافُ النّاسُ مِنْ لِسانِهِ.
معنی: خوشا به حال کسی که مردم از زبانش نمی‌ترسند.
«مَنْ خافَ النّاسُ مِنْ لِسانِهِ فَهُوَ مِنْ أَهْلِ النّارِ.» 
معنی: «هرکس مردم از زبانش بترسند، از اهل آتش (دوزخیان) است»

۱۴- وَ مِنْ آدابِ الْکَلامِ قِلَّتُهُ،
معنی: و از آداب سخن کمیِ آن است.
«خَیرُ الْکَلامِ ما قَلَّ وَ دَلَّ» 
معنی: «بهترین سخن، آن است که کم باشد و دلالت کند».

معنی صفحه ۴۴ درس چهارم عربی یازدهم

وَقَفَ رَجُلٌ جَمیلَ الْمَظهَرِ أَمامَ سُقراط یَفتَخِرُ بِمَلابِسِهِ وَ بِمَظهَرِهِ، 
معنی: مردی دارای ظاهری زیبا روبه روی سقراط ایستاد و به لباس‌ها و ظاهرش افتخار می‌کرد،
فَقالَ لَهُ سُقراط: تَکَلَّمْ حَتَّی أَراکَ.
معنی: سقراط به او گفت: سخن بگو تا تو را ببینم.

معنی کلمات درس چهارم عربی یازدهم

اُدْعُ: فرا بخوان (دَعا، یَدْعو) عَوَّدَ: عادت داد (مضارع: یُعَوِّدُ) لِکَی یُقْنِعَ: تا قانع کند (أَقْنَعَ، یُقْنِعُ)
أَنْ لا یَتَدَخَّلَ: که دخالت نکند (تَدَخَّلَ، یَتَدَخَّلُ) قِلَّه: کمی ≠ کَثْرَه لَیِّن: نرم ≠ خَشِن
تُهَم: تهمت‌ها «مفرد: تُهْمَه» کَلَّمَ: سخن گفت = حَدَّثَ، تَکَلَّمَ (مضارع: یُکَلِّمُ) لیْٰن: نرمی≠ خُشونَه
زَلَل: لغزش لا تُحَدِّثْ: سخن نگو (حَدَّثَ، یُحَدِّثُ) مَخْبوء: پنهان = خَفیّ
سَدید: درست و استوار لا تَقْفُ: پیروی نکن (قَفا، یَقْفو) یُعَرِّضُ: در معرض می‌گذارَد (ماضی: عَرَّضَ)