معنی درس سوم صفحه ۳۵ عربی یازدهم
۵- اَلشَّجَرَهُ الْخانِقَهُ شَجَرَهٌ تَنْمو فی بَعضِ الْغاباتِ الِاسْتِوائیَّهِ، تَبدَأُ حَیاتَها بِالِالْتِفافِ حَولَ جِذعِ شَجَرَهٍ وَ غُصونِها،
معنی: درخت خفه کننده درختی است که رشد میکند در بعضی از جنگلهای استوایی زندگیش را با پیچیدن دور تنه درخت و شاخههایش شروع میکند
۶- ثُمَّ تَخْنُقُها تَدریجیّاً. یوجَدُ نَوعٌ مِنها فی جَزیرَهِ قِشم الَّتی تَقَعُ فی مُحافَظَهِ هُرمُزجان.
معنی: و آن را به تدریج خفه میکند نوعی از آن در جزیره قشم که در استان هرمزگان واقع است وجود دارد
۶- مدینۀُ بُردخون فی محافظهِ بوشهر
معنی: شهر بردخون در استان بوشهر
۷- شَجَرَهُ الْخُبزِ شَجَرَهٌ اسْتِوائیَّهٌ تَنمو فی جُزُرِ الْمُحیطِ الْهادِئِ، تَحمِلُ أَثماراً فی نِهایَهِ أَغصانِها کَالْخُبزِ.
معنی: درخت نان درختی استوایی است که در جزیره های اقیانوس آرام رشد میکند میوههایش را در انتهای شاخه هایش مانند نان حمل میکند
یَأکُلُ النّاسُ لُبَّ هٰذِهِ الْأَثمارِ.
معنی: مردم مغز این میوه ها می خورند