پاسخ درس هفت عربی دهم انسانی صفحه 95


معنی صفحه ۹۵ عربی دهم انسانی

معنی صفحه ۸۴ عربی دهم انسانی

… وَ هیَ ۸- مِنْ أَکبَرِ الدُّوَلِ الْمُصَدِّرَهِ لِلنِّفطِ وَ أَنجَحِها فی مَدِّ خطُوطِ الْأَنابیبِ وَ صیانَتِها مِنْ أَماکِنِ الْإنتاجِ إلَی أَماکِنِ الِاسْتِهلاکِ.
معنی: و از بزرگ‌ترین کشورهای صادر کنندۀ نفت و موفّق‌ترین آنها در کشیدن خطوط لوله و نگهداری آنها از مکان‌های تولید تا مکان‌های مصرف است.

۹-عَلَی امْتِدادِ الْأَنابیبِ توجَدُ أَعمِدَهُ اتِّصالاتٍ کَمَحَطّاتِ إنذارٍ،
معنی: در امتداد لوله‌ها دکل‌های مخابراتی به عنوان ایستگاه‌های هشدار وجود دارند
وَ لَوحاتٌ تَحذیریَّهٌ بِاللَّونِ الْأَصفَرِ تُحَذِّرُ الْمُواطِنینَ مِنْ حَفْرِ الْأَرضِ لِبِناءِ عِمارَهٍ أوَْ للِزِّراعَهِ؛
معنی: و تابلوهای هشدار به رنگ زرد هم میهنان را از کندن زمین برای ساخت ساختمان یا کشاورزی بر حذر می‌دارد
وَ یَجِبُ عَلَی کُلِّ مُواطِنٍ صیانَهُ هٰذِهِ الْأَنابیبِ 
معنی: و بر هر هم میهنی واجب است که از این لوله‌ها نگهداری کند
وَ الِاتِّصالُ بِالشَّرِکَهِ عِندَ مُشاهَدَهِ الْخَطَرِ.
معنی: و هنگام دیدن خطر با شرکت تماس بگیرد.

۱۰-نَحصُلُ مِنَ النِّفطِ عَلَی مُشتَقّاتٍ کَثیرَهٍ کَالْبِنزینِ وَ الزُّیوتِ؛
معنی: از نفت فراورده‌های بسیاری مانند بنزین و روغن به دست می‌آوریم
وَ لِلنِّفطِ اسْتِعمالٌ آخَرُ فِی الصِّناعَهِ، 
معنی: و نفت در صنعت استفادۀ دیگری دارد،
فَیُصنَعُ مِنهُ الْمَطّاطُ وَ الْعُطورُ وَ الْأَدویَهُ وَ مُبیداتُ الْحَشَراتِ، وَ مَوادُّ التَّجمیلِ وَ مَعجونُ الْأَسنانِ وَ السَّمادُ الْکیمیاویُّ وَ غَیرُها.
معنی: از آن پلاستیک، عطر، دارو، حشره کش، موادّ آرایشی، خمیر دندان، کود شیمیایی و غیره ساخته می‌شود.

۱۰- کَیفَ یُنقَلُ النِّفطُ وَ إلَی أَینَ؟
معنی: نفت چگونه و به کجا انتقال داده می‌شود؟

۱۱- یُنْقَلُ النِّفطُ مِنَ الْآبارِ أَوِ الْمَوانِئِ إلَی الْمَصافی عَبْرَ الْأَنابیبِ.
معنی: نفت از چاه‌ها یا بندرها به پالایشگاه‌ها از راه لوله‌ها منتقل می‌شود.

۱۲- ثُمَّ تَنْقُلُ النّاقِلاتُ مُشتَقّاتِ النِّفطِ مِنَ الْمَصافی إلَی مَحَطّاتِ الْوَقودِ فِی الْبِلادِ.
معنی: سپس نفت کش‌ها مشتقّات نفت را از پالایشگاه‌ها به ایستگاه‌های سوخت در کشور انتقال می‌دهند.

معنی کلمات درس هفتم عربی دهم انسانی

آبار: چاه‌ها «مفرد: بِئر» بِناء: ساختن، ساختمان مُصَدِّرَه: صادرکننده
اِتِّصالات: مخابرات تَحذیریَّه: هُشدار آمیز مَطّاط: پلاستیک، کائوچو
اِتِّصال: تماس گرفتن سَماد: کود مُنحَدَر: سرازیری
اِستَعمَرَ: خواستار آبادکردن شد صَدَّرَ: صادر کرد مَوادُّ التَّجمیلِ: موادّ آرایشی
اِستَغرَقَ وَقتاً طَویلاً: وقتی طولانی گرفت صُخور: صخره‌ها مَوانِئ: بندرها «مفرد: میناء»
اِستِهلاک: مصرف صیانَه: نگهداری، تعمیر ناقِلاتُ النِّفطِ: نفتکش‌ها
أَقَلُّ خَطَراً: کم خطرتر، کم خطرترین عَبْرَ : از راهِ وَقود: سوخت (موادّ سوختی)
أُنبوب: لوله «جمع: أنابیب» غاز: گاز یَجِبُ: واجب است، باید
أَنجَح: موفّق‌تر، موفّق‌ترین مُبیدَهُ الْحَشَراتِ: حشره کش یَضَعونَ: قرار می‌دهند
إنذار: هُشدار مَحَطَّه: ایستگاه وَضَع: قرار داد / یَضَعُ: قرار می‌دهد
أَنشَأَ: پدیدآورد، آفرید مَدُّ خُطوطِ الْأَنابیبِ: کشیدنِ خطوط لوله یُفتَحُ: باز می‌شود
بُلدان: کشورها «مفرد: بَلَد» مَصافی: پالایشگاه‌ها «مفرد: مَصفَی» یُغلَقُ: بسته می‌شود
یُنقَلُ: منتقل می‌شود