معنی صفحه ۷۰ عربی دهم انسانی
۱۰- لِلْبَطَّهِ غُدَّهٌ بِالْقُرْبِ مِنْ ذنَبَِها تَحتَوی زَیتاً خاصّاً تَنْشُرُهُ عَلَی جِسْمِها فَلا یَتَأَثَّرُ بِالْماءِ.
معنی: اردکها نزدیک دمهایشان انبارهای طبیعی دارند که حاوی روغنی ویژه است که روی بدنشان پخش میشود و تحت تأثیر آب قرار نمیگیرند.
۱۲- تَستَطیعُ الْحِرباءُ أنَْ تُدیرَ عَینَیها فی اتِّجاهاتٍ مخُتَلِفَهٍ دونَ أَنْ تُحَرِّکَ رَأْسَها وَ هیَ تَستَطیعُ أَنْ تَرَی فِی اتِّجاهَینِ فی وَقتٍ واحِدٍ.
معنی: آفتاب پرست می تواند بی آنکه سرش را تکان بدهد چشمانش را در جهت های مختلف بچرخاند و میتواند در یک زمان در دو جهت ببیند.
۱۳- لا تَتَحَرَّکُ عَینُ الْبومَهِ، فَإِنَّها ثابِتَهٌ،
معنی: چشم جغد حرکت نمیکند، چشمها ثابتاند،
وَلٰکِنَّها تُعَوِّضُ هٰذَا النَّقصَ بِتَحریکِ رَأسِها فی کُلِّ جِهَهٍ؛ وَ تَستَطیعُ أَنْ تُدیرَ رَأسَها مِئَتَینِ وَ سَبْعینَ دَرَجَهً دونَ أَنْ تُحَرِّکَ جِسمَها.
معنی:ولی این نقص را با حرکت دادن سرش در هر ناحیهای جبران میکند و میتواند که بیآنکه بدنش را حرکت دهد سرش را ۲۷۰ درجه بچرخاند.
معنی کلمات درس پنجم عربی دهم انسانی
اِبْتَعَدَ: دور شد «حَتَّی تَبْتَعِدَ: تا دور شود» | بوم، بومَه: جغد | سائِل: مایع |
اِتِّجاه: جهت | تَأَثَّرَ: تحت تأثیر قرار گرفت | ضَوء: نور «جمع: أَضواء» |
أَدارَ: چرخانْد، اداره کرد «أَنْ تُدیرَ: که بچرخانَد» | تَحْتَوی: در بر دارد | ظلَام: تاریکی |
أَنْ تَرَی: که ببیند | تَحَرَّکَ: حرکت کرد | عَوَّضَ: جبران کرد |
اِسْتَفادَ: بهره بُرد «أَنْ یَسْتَفیدَ: که بهره ببرد» | تَنْشُرُ :پخش میکند | قِطّ: گربه |
إضافَهً إلَی: افزون بر | جُرْح: زخم | لَعِقَ: لیسید |
أَعشاب طِبّیَّه: گیاهان دارویی «مفرد: عُشْب طِبّیّ» | حَرَّکَ: حرکت داد | مُضیء: نورانی |
أفرَزَ: ترشّح کرد | حَوَّلَ: تبدیل کرد | مُطَهِّر: پاک کننده |
اِلْتَأَمَ: بهبود یافت «حَتّی یَلْتَئِمَ: تا بهبود یابد» | حِرْباء: آفتاب پرست | وِقایَه: پیشگیری |
اِلتِقاطُ صُوَرٍ: عکس گرفتن | دَلَّ: راهنمایی کرد | مَلَکَ: مالک شد، دارد، فرمانروایی کرد |
إنارَه: نورانی کردن | دونَ أَن: بیآنکه «دونَ أَنْ تُحَرِّکَ: بی آنکه حرکت بدهد» |
یَسْتَطیعُ: میتواند |
بَرّیّ: خشکی، زمینی «نَباتٌ بَرّیَّهٌ: گیاهان صحرایی» |
ذَنَب: دُم «جمع: أَذناب» | یَسْتَعینُ بِـ : از … یاری میجوید |
بَطّ، بَطَّه: اردک | زَیت: روغن «جمع: زُیوت» | یَنْبَعِثُ: فرستاده میشود |
بَکتیریا: باکتری | سارَ: حرکت کرد، به راه افتاد | همیار |