پاسخ درس دو عربی یازدهم صفحه 21


معنی درس دوم صفحه ۲۱ عربی یازدهم

معنی درس دوم صفحه ۲۱ عربی یازدهم

۶- فَکَّرَ مِهرانُ حَولَ هٰذِهِ الْمُشکِلهَِ، فَذَهَبَ إلیَ مُعَلمِِّ الْأَدَبِ الْفارِسیِّ وَ شَرَحَ لَهُ الْقَضیَّهَ وَ قالَ:
معنی: مهران دربارۀ این مشکل فکر کرد و نزد معلّم ادبیات فارسی رفت و موضوع را برایش شرح داد و گفت:

۷- أُحِبُّ أَنْ أَکتُبَ إنشاءً تَحتَ عُنوانِ «فی مَحضَرِ الْمُعَلِّمِ»؛ 
معنی: دوست دارم که انشایی تحت عنوان در محضر معلم بنویسم.

۸-  فَوافَقَ الْمُعَلِّمُ عَلَی طَلَبِهِ، وَ قالَ لَهُ:
معنی: معلّم با درخواستش موافقت کرد و به او گفت:
إنْ تُطالِعْ کِتابَ «مُنْیَهِ الْمُریدِ» لِزَینِ الدّینِ الْعامِلیِّ «الشَّهیدِ الثّانی» یُساعِدْکَ عَلَی کِتابَهِ إنشائِکَ؛
معنی: اگر کتاب «منیه المرید» زین الدین عاملی «شهید ثانی» را مطالعه کنی تو را در نوشتن انشایت کمک می‌کند.

۹- ثُمَّ کَتَبَ مهرانُ إنشاءَهُ وَ أَعطاهُ لِمُعَلِّمِهِ.
معنی: سپس مهران انشایش را نوشت و به معلّمش داد.

۱۰- فَقالَ الْمُعَلِّمُ لَهُ:
معنی: معلّم به او گفت:
۱۱- إنْ تَقْرَأْ إنشاءَکَ أَمامَ الطُّلّابِ فَسَوفَ یَتَنَبَّهُ زَمیلُکَ الْمُشاغِبُ.
اگر انشایت را مقابل دانش آموزان بخوانی هم شاگردی اخلال‌گرت(شلوغ کارت) آگاه خواهد شد.
۱۲- وَ هذا قِسْمٌ مِن نَصِّ إنشائِهِ.
معنی: و این بخشی از متن انشای اوست.

۱۳- … أَلَّفَ عَدَدٌ مِنَ الْعُلَماءِ کُتُباً فی مَجالاتِ التَّربیَهِ وَ التَّعلیمِ، یَرتَبِطُ بَعضُها بِالْمُعَلِّمِ، وَ الْأُخریٰ بِالْمُتَعَلِّمِ؛
معنی: تعدادى از دانشمندان کتاب هایى در زمینه تربیت و یاد دادن نوشته اند، بعضی از آن ها به معلم مرتبط مى‌شود و بقیه اش به دانش آموز؛

۱۴- وَ لِلطّالِبِ فی مَحضَرِ الْمُعَلِّمِ آدابٌ، مَن یَلْتَزِمْ بِها یَنجَحْ؛ أَهَمُّها:
معنی: دانش آموز در حضور معلم آدابى دارد، هر کس به آن پایبند شد، موفق میشود، مهمترین آن:

۱- أَنْ لا یَعصیَ أَوامِرَ الْمُعَلِّمِ.
معنی: اینکه از دستورات معلم سرپیچی نکند.

۲- اَلِاجْتِنابُ عَن کَلامٍ فیهِ إساءَهٌ لِلْأَدَبِ.
معنی: دوری کردن از سخنی که در آن بی ادبی است.

۳- أَنْ لا یَهْرُبَ مِن أَداءِ الْواجِباتِ الْمَدرَسیَّهِ.
معنی: اینکه از انجام تکالیف مدرسه فرار نکند.

۴- عَدَمُ النَّومِ فی الصَّفِّ، عِندَما یُدَرِّسُ الْمُعَلِّمُ.
معنی: نخوابیدن در کلاس، وقتی که معلّم درس می‌دهد.

۵- أَنْ لا یَتَکَلَّمَ مَعَ غَیرِهِ مِنَ الطُّلّابِ عِندَما یُدَرِّسُ الْمُعَلِّمُ.
معنی: اینکه وقتی معلّم درس می‌دهد، با دانش آموزان دیگر صحبت نکند.

۶- أَنْ لا یَقطَعَ کَلامَهُ، وَ لا یَسْبِقَهُ بِالْکَلامِ، وَ یَصْبِرَ حَتّیٰ یَفْرُغَ مِنَ الْکَلامِ.
معنی: اینکه سخنِ او را قطع نکند و در سخن، از او پیشی نگیرد و صبر کند تا سخن او تمام شود.

۷- اَلْجُلوسُ أَمامَهُ بِأَدَبٍ، وَ الِاسْتِماعُ إلَیهِ بِدِقَّهٍ وَ عَدَمُ الِالْتِفاتِ إلَی الْوَراءِ إلّا لِضَرورَهٍ.
معنی: نشستن مقابل او با ادب و گوش فرا دادن به او به دقّت و برنگشتن به عقب جز به ضرورت.